محل تبلیغات شما

بچه یکی از شهر های اطراف اراک هستش،برای کار اومده تهرون و سه چهار سالی هست

در حاشیه تهرون مونگار شده،خب احترام سن و سال ما رو میذاره ولی با دوست نزدیکش

کلن راحته،اینکه میگم راحته یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی،از اون راحت هایی که گفتنش

هم خیلی  خوشایند نیست.کلن حرف که میزنن کمر به پایین  بالا نمیاد از ناموس خودشون

هم ماشالله کم نمیزارن و هیچ کس و بی نصیب نمیکنن،با غلطک از روی پدر و مادر هم رد میشن.

خب،بهشون هم نمیشه چیزی گفت این اخلاق زشت در وجودشون نهادینه شده و فکر میکنن

با اینطور حرف زدن شخصیت خاصی میگیرن.و یا اگر کم بیارن خوار و خفیف میشن.

جوون های امروز حرمت احترام به بزرگتر ها رو اصلن یاد نگرفتن تا بخواد یادشون بره.بیچاره پدر

مادر هر روز بهش زنگ میزنن از اوضاع و احوالش میپرسن،حالا بگذریم.میخواستم اینو بگم.

میگه الان تو شهرمون وقت برداشت انگور هستش میگم پس حتمن آبغوره هم دارید میگه

آره،خیلی هم هست،میریم سر خونه باغی ها هر چقدر بخوایم مییم.بله ی.میگم

چرا ی مگه خودتون باغ ندارید میگه داریم و لی ی مزه داره.از ی های گردو و میوهای

دیگه هم تعریف میکنه تا میرسه به ی مسکراتی که از انگور بدست می آید.و چه با آب و

تاب هم از این بخش تعریف میکند.کلن مثل اینکه جوون های این شهر اهل خلاف و ی و

مصرف انواع مواد مخدر هستند.جالبه میگه چند وقت پیش یه جوونی کشیک خونه همسایه

را میکشد وقتی مرد خونه از خانه بیرون میرود از دیوار بالا میرود تا به همسر مرد به زور دست

پیدا کند.که خوشبختانه با مقاومت زن قضیه به پلیس و دادگاه کشیده میشود.و  جالب تر

اینکه میگوید اگر اعدامش نکنن از فردا  الگویی میشود برای جوونهای دیگر.مثل اینکه این نوع

خلاف جدید بوده.وقت فراغتشون هم مشغول قلیون کشی در قهوه خونه های شهرشون میگذره.

و خیلی از گناهان کبیره و صغیره میگفت که گفتنشون حال آدم و بد میکنه.

حالا این آدم برای محرم برگشته به این شهر و آماده عزا داری هم شده و به قول خودش زیر علم

هم میره و علم کشی میکنه.و عزا داری به سبک شهر خودشون هم میکنه.و جالب تر اینکه میگه

دارم میرم شهرمون فلان کار هم میخوام بکنم وفلان چیز هم بخورم.

نمیدونم این سبک زندگی سراسر خلاف چه لذتی برای بعضی ها داره.امیدوارم این ایام شاید

جرقه ای برای بهتر شدن بعضی ها باشه .

"بی خدا باش هر آنچه خواهی کن"

"تحولات این روزها"

"سالروز پرواز احمد"

هم ,ی ,های ,خونه ,ها ,شهر ,جوون های ,شده و ,عزا داری ,یه چیزی ,این شهر

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یادداشت های یک غریبه شعر و شاعری